شهرام
ناظری، هنرمندی چند بعدی است و به همین دلیل محکم، در واکاوی و بررسی
فعالیت های هنری او، باید بر تمامی جوانب و زمینه های فکری و هنری اش انگشت
تاکید نهاد، در غیر اینصورت، تفسیر و تبیین آثار ماندگار او، ناقص و نارسا
خواهد بود. چند بعدی بودن یک هنرمند، علاوه بر اینکه محاسن فراوانی را
متوجه او میسازد، مصائب و موانع زیادی را پیش پای منتقدان و علاقه مندان
او مینهد، و این خود، کار را در دقت ورزی و وسواس نگری نسبت به آثار هنری،
سخت و ثقیل میکند. و حقیر میکوشم تا در این مقال، به حد و ثغر و وسع و
طاقت فکری و ذوقی خویش، به این مهم بپردازم. استاد ناظری، در چند حوزه و
زمینه بی همتاست. او خواننده ای است که از «سقف» و «تکرار» و «تقلید»
میگریزد. او هیچگاه برای فعالیت های خود حد و سقفی قائل نبود. آسمان
هنرنمایی او بی کرانه است و افق هایی روشن و هنوز دست نایافته در آن
پیداست. با اینکه در بیشتر آثار خود به اشعار عرفانی مولوی توجه دارد، اما
در خوانش اشعار نو، سابقه ای طولانی را یادآورمان میشود. ناظری در سالهای
پایانی دهه پنجاه، اشعار نو را به صورت آواز در موسیقی ایرانی به اجرا در
آورده است و این خود نشان از توجه ویژه او به خلق آثار کم تکرار و بدیع
است. و البته با سه دهه تاخیر، در سال ۱۳۹0 یک آلبوم موسیقی به نام
امیرکبیر منتشر ساخت که بیشتر اشعار آن را شعرهای نو تشکیل میدادند. تکرار
پسند نبودن استاد ناظری، تنها به سبک خوانندگی و اسلوب های اجرایی و
انتخاب نوع اشعار شاعران محدود نمیشود. بلکه استاد، نخستین خوانندهای است
که ساز تنبور را به صورت شایسته و گستردهای به دوستداران موسیقی شناساند و
از همین سبب، آثار استاد شهرام ناظری، تنبور محور شناخته میشوند. استاد
ناظری، به دلیل داشتن روحیه احتراز از «تکرار»، نگرش و تجربه های جدیدی را
در آواز و موسیقی ایرانی بوجود آورده است. از جمله این نگرش ها و تجربه
های جدید، استفاده از تحریرهای ریتمیک و خاصی بود که از اواخر دهه هفتاد و
بخصوص در دهه هشتاد، در آثارش نمود عینی یافت، که از جمله این آثار میتوان
به آلبومهای «ساز نو آواز نو»، «سفر به دیگر سو»، «لیلی و مجنون»،
«لولیان» و «مولویه» اشاره کرد. این حقیقت، موضوع تازه ای نیست. چرا که
دکتر داریوش صفوت، بنیانگذار مرکز اشاعه و حفظ موسیقی سنتی، در حدود سی
سال پیش از این، به این جنبه ها و نوآوری ها و تجربه های جدید در صدای با
ارزش استاد ناظری اشاره نمود و در حق این تلاش عظیم، اینگونه سخن گفت: «در
صدای ناظری لنگرها، دندانهها و آکسنهای خاصی وجود دارد که به آن حس حماسی
بخشیده است. این لحن حماسی قرنها پیش در آواز ایرانی وجود داشته اما به
دلیل مسائل تاریخی کمرنگ شده و به تدریج از بین رفته است.» و چنین صحه ای
بر ارزش صدای استاد ناظری، گویای این مطلب است که او صاحب سبکی جدید در
موسیقی است که آمیخته به ادبیات حماسی و عرفانی ایران است و این ویژگی،
البته استاد را در ترازی فراتر از دیگر همگنان او نشانده است. استاد ناظری،
در پرداخت و ساخت آثار خود، در اشعار مولوی متوقف نشده است و همچنان که
نتوانسته از غوغای دنیای عرفانی مولوی کناره بگیرد، نگاهی ژرف و عمیق به
اسطوره ها و بخصوص شاهنامه داشته است. به گواه آثار موجود، این استاد خوش
الحان، از نخستین کسانی است که با استفاده از موسیقی مقامی، اشعار شاهنامه
فردوسی را به اجرا درآورده است. نگاه هنری استاد ناظری به شاهنامه و اشعار
مولوی، خوانش موسیقیایی صرف آنها نبوده و نیست. بلکه فراتر از این و بر
خلاف انتظار بسیاری، از دهه هشتاد، تحقیق و پژوهش بنیادین و الگوسازی و
مسیریابی در نحوه اجرای شاهنامه فردوسی و اشعار مولوی را به نیکی آغازید.
اتخاذ چنین راهبردی در پرداختن یک اثر موسیقی، که فربه از تحقیق و پژوهش و
دقت ورزی های عمیق ادبی و عرفانی است، استاد ناظری را پیشرو تمامی
خوانندگان اشعار مولوی ساخته است. از جمله آثار استاد که ماحصل چنین راهبرد
و رویکردی به مقوله اشعار عرفانی بوده است، میتوان به آلبوم مثنوی «موسی و
شبان» و «صدای سخن عشق» اشاره کرد که در سالهای پایانی دهه پنجاه و
سالهای آغازین دهه شصت از خود بر جای گذاشت. «مولویه» از جمله آثار برجسته
استاد ناظری است که در زمینه اشعار عرفانی مولوی اجرا شده است و توانسته
در سال 2007 از سوی بوستون گلوب و لس آنجلس تایمز، بعنوان یکی از پنج آلبوم
برتر موسیقی در سطح جهان برگزیده شود.استاد ناظری، علاوه بر «ملی خوانی»،
«محلی خوانی» را نیز در کارنامه درخشان خود دارد. زبان مادری استاد، زبان
کردی، زبانی بس دلکش و پر شور است و طنین های مطهری که از ناله های پر سوز و
گداز سبک های کردی برمی آید، چنان شیداکننده و شوراننده حالت درونی آدمی
است که انسان را برای محدود زمانی، تنها و مجرد میکند و او میماند و شور و
نشوری که باید در موسیقی و صداهای کنونی باشد و نیست. استاد ناظری، کاشف
«لحن های حماسی گمشده آواز ایرانی» است. از جمله اقدامات تحسین برانگیز و
انسان دوستانه استاد شهرام ناظری، تخصیص همه درآمد یک سال فعالیتش به
آسیبدیدگان پیرانشهر، شین آباد، جزامیها و بیماران بیبضاعت سرطانی است،
که چنین اقدامی، در فرهنگ هنرپرور ایرانی، از شاخصه های مهم یک هنرمند
متعهد و اصیل است که هنر را در جهت تامین سلامت روح و روان انسانها
میآموزد و کار فرهنگی و هنری را برای شادباش و همزیستی مسالمت آمیز
انسانها دنبال میکند. باشد تا سالهای سال، بیست و نهم بهمن ماه را در کنار استاد
گرامی نوا، ناظری بی نظیر، پر اهمیت بداریم
روح الله فردوسی
|